سخـــــن عشـــــق

. سخن عشـق ِ تو بی آن که برآید به زبـانم/ رنگ ِ رخسـاره خبر می دهد از سرِّ نهـانم /گـاه گویم که بنالـم ز پریشانی حـالم/ بـاز گویم که عیانست چه حاجت به بیـانم! . .

سخـــــن عشـــــق

. سخن عشـق ِ تو بی آن که برآید به زبـانم/ رنگ ِ رخسـاره خبر می دهد از سرِّ نهـانم /گـاه گویم که بنالـم ز پریشانی حـالم/ بـاز گویم که عیانست چه حاجت به بیـانم! . .

ایام «فاطمیه» که می‎رسد:
دل‎های عاشق و بی‎قرار، «سرود غم» می‎خوانند و منظومه اندوه می‎سرایند.
وقتی بوستانی، خزان‎زده شد، وقتی گلی، پرپر گشت و بلبلی به هجران گل مبتلا شد، چه می‎ماند؟ جز فصل نالیدن و موسم گریستن؟
«فاطمیه»، همان فصل و موسم است.
دردهای علی علیه‎السلام، بیش از ظرف فهم و درک ماست. داغ غربت علی علیه‎السلام، کوه‎ها را از هم متلاشی می‎کند.
فراق فاطمه علیهاالسلام، تنها علیعلیه‎السلام را داغدار نکرد، بلکه چشم فضیلت‎ها در داغ آن محبوبه پیامبر، خون گریست و دیدگان ارزش‎ها، همواره گریان آن مظلومه تاریخ ماند.
اگر هوای چشم‎های‎مان بارانی است، تداوم همان گریه‎ها و اشک‎های حسن و حسین و زینت و کلثوم است.
فاطمیه، «فهرست غم» است، «سند مظلومیت» است، خدا را شاکریم که نعمت «غم زهرا» را ارزانی ما کرده است.
هم‎نوایی روح‎های‎مان با اندوه‎های علی علیه‎السلام و فاطمه علیهاالسلام، نشان سیراب شدن جهان از «کوثر ولایت» است. این غم و اشک، نشانه محبت است...
«تا نسوزد دل، نریزد اشک و خون از دیده‎ها»
راستی... چرا قبر فاطمه مخفی است؟
چرا در مدینه، انسان زائر سرگردان می‎ماند که عقده دل کجا گشاید و اشک دیده، پای کدام نخل بریزد؟ و خیلی «چرا»های دیگر.
ایام فاطمیه، مجموعه‎ای از جگرهای سوخته، چشم‎های گریان و اشک‎های ریزان عزیزان سیه‎پوش و عاشقان دردآشناست.
هرچند ایام فاطمیه، داغ ما تازه می‎شود، اما مرور بر این فهرست غم، ما را به فاطمه نزدیک‎تر می‎کند.
جان‎مان، جرعه‎نوش «زمزم ولا» می‎شود، قلب‎مان شفافیت زهره زهرا را بهتر لمس می‎کند، گریه‎ها و اشک‎ها، شفیع ما می‎شوند، تا در آسمان عترت، عزت یابیم.
این «حزن فاطمی»، ما را هم اهل این «بیت» می‎کند.
امروز، در فاطمیه‎ای به وسعت ایران، سر بر شانه «مظلومیت شیعه» می‎گذاریم و آرام می‎گرییم. و هنوز، سئوال‎ها‎ی‎مان بی‎پاسخ مانده است
۰ نظر ۰۵ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۹:۱۵
مهران شیخی
باور‎های شیعه به‎گونه‎ای است که گاه انسان تا پیش از آن‎که به‎فهم عمیقی از آن‎ها دست نیابد احساس تناقض می‎کند؛ شاید از همین‎رو بوده که امام باقر علیه‎السلام فرموده‎اند: «امر ما چنان صعب و دشوار است که جز نبی مرسل یا فرشته مقرب یا مؤمنی که خداوند قلب او را برای ایمان آزموده باشد، کسی به حقیقت آن ایمان پیدا نمی‎کند.» (اصول کافی، ج1، ص401) لذاست که وجود اسوه‎‎هایی که انسان بتواند با مشاهده آن‎ها راهی به‎سوی حقیقت بیابد، ضرورت پیدا می‎کند؛ و شاید به همین سبب است که در شیعه، نه فقط «پیشوای اسوه»، بلکه «پیرو اسوه» نیز قرار داده شده است؛ یعنی «حضرت زهرا» سلام‎الله علیها، مأمومی که اگرچه خودش تابع امام زمان خود بود، اما چنان شخصیتی از خود بروز داد که امامان بعدی وی را حجت خدا بر خود می‎خوانند. «نحن حجت‎الله علی الخلق و فاطمه حجت علینا» (تفسیر اطیب‎البیان، ج13، ص235) و امام زمان ما وی را اسوه خود می‎داند: «فی ابنه رسول‎الله لی اسوه حسنه» (الاحتجاج طبرسی، ج2، ص466). اگر ائمه علیهم‎السلام، راهنمایان مسیرند، شیعه نیاز به الگویی دارد که چگونگی رهروی و تبعیت کردن را هم بیاموزد و این‎جاست که این «مأموم معصوم» رخ می‎نماید.

۰ نظر ۰۵ ارديبهشت ۹۰ ، ۱۹:۱۱
مهران شیخی
خبرهای ضد و نقیضی این روزها از گوشه و کنار دولت این روزها به گوش میرسد .این جور که من برداشت میکنم این دولت با کمی خوش بینی اگر تا الان نشده باشد که خدا داند دارد به یک دولت دو قطبی تبدیل می شود یک سری افراد حامی ولایت و یک سری افراد هم...

فقط خدا خدا می کنم رییس دولت هواسش را جمع کند و دل به این دنیا نبندد و راه صحیح را انتخاب کند

 

۱ نظر ۳۱ فروردين ۹۰ ، ۰۱:۰۲
مهران شیخی