اصلاح طلبان یا فتنه گران ؟!!
بخشی از پتانسیل جریان اصلاحات همواره اشخاصی با وجههی دانشگاهی، علمی، هنری و... هستند که ظرفیت قابل توجهی از حضور جریان اصلاحطلب در مجلس را به خود اختصاص میدهند. اصلاحطلبان خاموش که ممکن است به راحتی با نمادهای متفاوت وارد مجلس شوند، فرصت مناسبی برای زنده نگاهداشتن گرایش اصلاحطلبی خواهند بود، ضمن این که با موانع قانونی نیز برخورد نخواهند کرد و در کنار جریان معتدل، فراکسیون قویتری تشکیل خواهند داد.
این جریان که گره خورده یا فتنه گران سال 88 هستند عزم خود را جزم کرده اند که در انتخابات حضور داشته باشند .
این گروه به سه قسم تقسیم شده است :
1- آنهایی که جز فتنه گران بودند و مطمئن هستند تاییدیه شورای نگهبان را نخواهند گرفت حرف از تحریم و پشت کردن به انتخابات می زنند .
2- آنهایی که در قدرت حضور داشتند و دارند و البته تلاش کرده اند با طرد فتنه گران ، حساب خود را جدا کنند .
3- آنهایی که در قدرت حضور داشته اند و اکنون می خواهند به هر قیمت ممکن به قدرت بازگردنند و البته اگر چه تاکنون به تخطئه فتنه گران اقدام نکرده اند اما برای رد شدن از فیلتر شورای نگهبان قصد دارند در آخرین وقت باقی مانده این کار را بکنند و همچنین به مخاطبین خود بگویند به ناچار چنین کاری کردیم .
چهره های شاخص این جریان آقایان سید محمد خاتمی و سید هادی خامنه ای هستند
در مورد تحلیل از کار این روزهای اصلاح طلبان فقط این نکته قابل ذکر است آنها به دنبال تفرقه بین اصولگرایان هستند و نکاتی که این تحلیل را ارائه میدهد این است که حرف از نیامدن میزنن افرادی مثل کواکبیان ، منتجب نیا،مجید انصاری و بدنبال بیشتر کردن اختلافات بین اصولگرایان هستند به همین دلیل فتنه گران خواندمشان
چند روز پیش شاهد دعوایی بین آقای خاتمی و عبدی بودیم که در بحبوحه انتخابات برای اصلاحاتیان گران تمام شد که عبدی از خاتمی خواسته بود از میدان خارج شود که تحلیل طیف خاتمی بر آن است که همواره تجربهی تاریخی نشان داده در ایران امکان تأثیرگذاری در ساختار قدرت جز از راه مشارکت در این ساختار وجود ندارد. به عبارت دقیقتر گرفتن پرستیژ اپوزیسیونی، توانایی این جریان برای تأثیرگذاری بر تصمیمگیریهایی کلیدی کشور و تأثیرگذاری بر ساختار قدرت را به حداقل میرساند. این ایده البته ایدهای قدیمی است. همیشه بخش بزرگی از جریان اصلاحطلب معتقد بودهاند که حضور در قدرت، بخشی از فرآیند اصلاحطلبی است و مهمترین ابزار اصلاحات اساساً حضور در قدرت است. در نتیجه به دلیل ماهیت قدرت طلبان جریان دوم خرداد نمیخواهد و نمیتواند خود را از چنین فرصت بزرگی محروم نماید
و استدلال نهایی این جریان آن است که بعد از مسایل نظام با جریان انحرافی، نظام آماده است که مجدد جریان اصلاحطلب را به عنوان یک نیروی سیاسی در سپهر سیاسی کشور پذیرا باشد. آنها معتقدند نظام به این نتیجه رسیده که تلاش برای یکپارچه و یک دست سازی فضای سیاسی کشور تلاشی نادرست و البته ناموفق بوده است. ضمن اینکه تیم خاتمی تصور میکند نظام برای افزایش مشارکت در انتخابات و همچنین کاهش احتمال تسخیر مجلس توسط جریان انحرافی به آنها نیاز دارد که این امر را در سخنان آقای خاتمی میتوان به وضوح دید
اگر در این بحث بیشتر از آقای خاتمی صحبت کردم دلیل داشت که فعلا ایشان سردمدار جریان اصلاحات در کشور شده اند البته که گروه های دیگر اصلاح طلب نیز وجود دارند که مخالف هستند
دادا