به نام حق
با گذشت حدود دو هفته از انتخابات ریاست جمهوری که الحق و الانصاف به دور از شعار دادن که گاهی محکوم به شعار دادن می شویم ، مردم ما نشان دادند سیاسی ترین مردم دنیا هستند و با حضورشون باعث استحکام هرچه بیشتر نظام اسلامی در این دوره تقابل با مدرنیته شدند، حال میتوان صحبت های نگفته ای را مطرح کرد و آنها را به داوری و نقد گذاشت .
قبل از وارد شدن به مبحث نیاز هست تعریف خود را از جامعه هدفی که در موردش صحبت می شود مطرح کنم ، از دیدگاه بنده فرد حزب اللهی فردیست به گفته امام امت: شب قدر قرآن بر سر می گیرد. اما در این چند خط سیاهه ، منظور بنده از حزب اللهی ها به طور دقیق افراد مذهبی و متدین ،با داشتن فعالیت سیاسی،فرهنگی،اجتماعی واز طیف اصولگراست.واژه دیگری برای این نام گذاری پیدا نکردم.
بعد از اتمام انتخابات و انتخاب جناب آقای حسن روحانی به عنوان رییس جمهور منتخب از طرفداران کاندیداهای دیگر مباحثی مطرح می شد که به اعتقاد بنده اکثر آنها از روی احساسات بود.
الان جای این نیست بگوییم چرا آقای روحانی رای آورد و چه شد که این اتفاق رخ داد ،انشالله در یک فرصت مناسب مطرح می شود، اما بحث روی صحبت هایی است که بعد از انتخاب ایشان ، بین بعضی از حزب اللهی ها پخش شد . مباحثی از جمله : شهر سقوط کرد،آغاز 8 سال دفاع مقدس ،گوشه نشینی حزب اللهی ها ،شبهات در دین با لباس دین، خوانده شدن فاتحه ما و ... از این دست مباحث که زیاد به گوش ما رسید .
از نظر نگارنده به مباحثی که در بالا مطرح شد به کل اشکال اساسی وارد است .
ابتدا سوالاتی مطرح می کنم تا وارد مبحث بشیم و به نتیجه این اشکال اساسی برسیم.
آیا از شرایط ریاست جمهوری تدین و اعتقاد به اسلام ناب نیست؟
آیا شورای نگهبان در مورد تایید صلاحیت ها ، هر 8 نفر را رییس جمهور بالقوه ندانسته بود؟
آیا شورای نگهبان کسی را تایید صلاحیت می کند که باعث سقوط کشور باشد؟
آیا شورای نگهبان، بند اصلی قانون اساسی در مورد اسلامی بودن را در نظر نگرفته؟
و...
با یک بررسی ساده سوالات و صحبت های مطرح شده به این نکته می رسیم که ، تایید صحبت ها باعث زیر سوال رفتن یک قسمت از نظام می شود ، و این همان چیزی است که دشمن میخواهد، به طور ناخود آگاه بازی کردن در زمین دشمن.
سناریویی که چیده شده بود از نظر بنده بعد انتخاب آقای حسن روحانی برای جمهوری اسلامی این بود که قشر حزب اللهی جامعه از جناب روحانی گذر کند و همچنین ایشون از این قشر گذر کند . قبلا هم در همین وب سناریو گذر از محمود احمدی نژاد را به بحث گذاشته بودیم و آنجا مطرح شد یک سناریوست، اتفاقات دور و بر آقای احمدی نژاد برای گذر حزب اللهی ها از ایشان و برعکس گذر ایشان از حزب اللهی هاست.
این سناریو تا حدودی در اولین مصاحبه بعد از انتخابات آقای روحانی به طوری مشهود بود اما جناب روحانی از این امتحان سربلند بیرون آمدند .
صحبت های اخیر جناب روحانی در افق رسانه نیز مشخص می شود فضایی که ایشان در پیش گرفته اند تا به حال مناسب بوده است .
آگاهی و زمان شناس بودن نکته ظریفیست که باید به آن توجه خاص شود. برهه زمانی که در آن قرار داریم زمانی نیست که بخاطر مسائل انتخاباتی که قبل ازانتخابات بود ، آنها را به فضای بعد از انتخابات کشیده و طبق سناریو از پیش تعیین شده ای حرکت کرد تا نتیجه عکس از فعالیت ها بگیریم .
قشر حزب اللهی میتواند طبق نکته دقیقی که امام امت فرمودند :نقاط قوت ،منهای نقاط ضعف. راه خود را به سویی ببرد تا بجای آن گذر ، همکاری و همیاری در مورد مسائل کشور شکل بگیرد و کشور در دهه پیشرفت و عدالت طبق چشم انداز خود حرکت کند .
برویم به سمتی که در جامعه ایجاد امید کنیم،ایجاد نشاط چه سیاسی چه اجتماعی ، پیدا کردن نقاط ضعف و راه حل آن یک کار به شدت قوی برای قشر حزب اللهی می تواند باشد .نقاط ضعف دولت فعلی چیست؟ نقاط قوت آن چیست؟دولت آینده از کدام بهره ببرد؟
نگذاریم باری دیگر رییس جمهوری دیگر تنها شود و افرادی که صلاحیت آن را ندارند بتوانند در دولت حضور پیدا کنند و دولت را از ریل رو به رشد خارج کنند.
این که اصلاح طلبان به میدان اجرایی باری دیگر وارد شوند و تفکرات خود را مطرح کنند جای کار دارد نه میدان را خالی کردن و طبق صحبت های جناب روحانی دولت ایشان دولتی فراجناحی خواهد بود پس نمی شود گفت که میدان به دست اصلاح طلبان افتاده است .
اصل بحث صحبتی است از یک دوست:مهم نیست چه کسی رای بیاورد مهم این است که گفتمان انقلاب راه خود را ادامه دهد.
انشالله
یا حق
پ ن : متاسفم که هنوز یک عده روابط را بر ضوابط ترجیح میدهند.
پ ن1 : آبرو آدم ها را بردن که فقط به حرف زدن نیست!بعضی اوقات کارهامون آبروی دیگران را می برد.
پ ن2 : یک روزی سه تا بودیم اما الان یکیم . یک روزی هم دو تا یکی بودیم اما بازم الان یکیم . چه دنیای کینه ای داریم.